در فوتبال قرار نیست همیشه قهرمان باشی
تو قرار نیست همیشه قهرمان باشی، اما قرار هم نیست اجازه دهی قهرمانیهای رقبایت از تو بیشتر شود.
دربی پرحاشیه آخر سال بیش از هر چیز تحت تاثیر اعتراض بیسابقهی یحیی گلمحمدی به داور بازی قرار گرفت. اعتراضی که با خداحافظی تلگرافی این مربی و سکوت نه چندان منطقی او پس از آن همراه شده و آینده کادر فنی پرسپولیس و از آن مهمتر استراتژی این باشگاه برای ادامهی فصل را تحت تاثیر قرار داده است.
اقدام یحیی گل محمدی انتقادات زیادی را حتی در بین هواداران پرسپولیس برانگیخته است. هرچند صرف اعتراض او در حین بازی شاید به مذاق بسیاری از این هواداران خوش آمده اما برعکس دلسردی او نسبت به ادامهی کار با قرمزها، روحیهای نیست که هوادار پرسپولیس از سرمربی خود انتظار داشته باشد. هواداری که حتی اگر لیگ برتر بیست و یکم و رویای شیرین دبل هتتریک را دور از دسترس می بیند اما نگاهی به جام حذفی در همین فصل و از آن بالاتر به فصلهای بعد و محقق شدن رویای قهرمانی آسیا دارد.
اگر قرار بود که با از راه رسیدن هر رقیب تازهواردی دلسرد شد و با پاره شدن نوار قهرمانیها، میدان را خالی کرد که چهرهای همچون آلکس فرگوسن تا این حد در تاریخ فوتبال دنیا به جایگاهی اساطیری نمیرسید. سقف مربیگری در فوتبال ایران برای یحیی گلمحمدی بعد از سرمربیگری در تیم ملی، همین مربیگری در پرسپولیس است. جایگاهی که قرار نیست پس از دو قهرمانی متوالی، با نایبقهرمانی در لیگ امسال از او گرفته شود. اما ظاهرا یحیی با همه هوش و تواناییاش در مربیگری، به شکست پس از موفقیت خو نکرده است. مردی که روزهای سخت کنار گذاشته شدن از پرسپولیس در سال ۷۸ را به خاطر دارد و خوب طعم روزهای تبعید از پرسپولیس را چشیده و به خوبی سختی و دشواری بازگشت به تیم ملی را تجربه کرده باید پوستکلفتتر از آنی باشد که در این روزهای اخیر نشان داده. مردی که این بار در پی تلاش نافرجام برای به زیر کشیدن استقلال، خود جایگاهش را به دیگران تعارف زده است.
پرسپولیس علیرغم اینکه احتمالا لیگ امسال را به استقلال واگذار میکند، اما هنوز اسیر بینظمی و حاشیه نشده. هنوز این تیم در مسیر مشخص و منظمی که از ابتدای حضور برانکو در این تیم تعریف شده قدم برمیدارد. هنوز بازیکنانش به خوبی میجنگند و هنوز کمترین نشانهای از بازگشت به دوران قبل از برانکو نشان نداده. یحیی گلمحمدی به خوبی مدیریت و ریاست خود را بر امور فنی و داخلی تیم حفظ کرده است. آنها امسال اگر موفق به قهرمانی نشوند بیشتر از آنکه لیگ را به ضعف خود باخته باشند به انسجام و نظم تیمی رقیب واگذار کردهاند. حالا یحیی گلمحمدی با رقیبی مواجه شده که المانهای موفقیت در فوتبال ایران را به خوبی شناخته و از آن هم بهره برده است. فرهاد مجیدی حتی هوشمندتر از محرم نویدکیا توانسته راه متوقف کردن قهرمانیهای پرسپولیس را پیدا کند. البته که ایرادهایی در تیم بستن یحیی در ابتدای فصل وارد است، اما پرسپولیس با همه ایرادهای فنیاش در لیگ بیست و یکم هم میتوانست باز هم قهرمان شود اگر رقیب هوشمندی همچون فرهاد مجیدی بر سر راه یحیی گل محمدی سبز نشده بود. رقیبی که هنوز در جدال های مستقیم موفق به بردن یحیی نشده اما حالا یحیی گلمحمدی باید او را به عنوان رقیبی سرسخت بپذیرد نه اینکه بلافاصله پس از به ثمر نرسیدن تلاشش برای بردن او دچار یأس شود.
فرض کنیم که فصل پیش سپاهان و نویدکیا قهرمان لیگ میشد، آیا آنجا نیز یحیی با یک خداحافظی تلگرافی هواداران پرسپولیس را در ابهام میگذاشت؟ یا اینکه او برای یک بازگشت قهرمانانه دوباره شروع میکرد؟ درست است که او نبردن استقلال را به پای ده نفره بودن تیمش در هنگام گلزنی استقلال میگذارد اما حتما او در این روزهای استراحت و تعطیلی لیگ، به این فکر کرده که چگونه و قبل از آن تصمیم داور، لیگ را به استقلال تعارف زده است. حالا وقت درس گرفتن از آن اتفاقات است و وقت بازگشت دوباره. همچون بازگشت آلکس فرگوسن پس از ظهور رقیبی همچون آرسن ونگر و سپس مورینیو. مهم این است که بپذیری همیشه قرار به قهرمانی نیست و آنچه مهم است بازگشت پس از هر ناکامی در کسب قهرمانی است. در این صورت یحیی به عنوان یک مربی جانسختی که قادر است رقبای تازه واردش را در بلندمدت از میدان به در کند شناخته خواهد شد وگرنه کسی برای یک یحیای نازک نارنجی دل نخواهد سوزاند.