هفت تفاوت بزرگ در هفت مقدس آبیها
سرمربی آبیپوشان پایتخت در بازگشت دوبارهاش به نیمکت استقلال توانسته تغییرات مهمی را در خود و تیمش ایجاد کند.
روزی که فرهاد مجیدی به عنوان جایگزین محمود فکری روی نیمکت استقلال نشست، علاوه بر موافقان و طرفداران همیشگی خود، عده زیادی از مخالفان را نیز در جبهه هواداری استقلال در برابر خویش داشت؛ منتقدین و یا مخالفان وی استدلال های متفاوتی را ارائه می دادند و نگران برخی از رفتارهای احساسی و یا کم تجربگی های مربی جوان تیم استقلال بودند اما اتفاقات دو ماه اخیر تا حدود زیادی بیان گر تغییرات عمده و اصلاحات در رفتار و کنش های فرهاد مجیدی است.
قصد داریم هفت تفاوت بزرگ ورژن جدید فرهاد را مورد بررسی قرار دهیم؛ این هفت تفاوت به قدری محسوس هستند که تاثیر به سزایی در نتایج و عملکرد فنی استقلال نیز به جای گذاشته اند.
۱) جذب حداکثری، دفع حداقلی
مجیدی با کسب نتایج بهتر و ارائه کیفیت بالاتر توانسته نظر مطلوب جمع کثیری از هواداران استقلال به ویژه قشر خاکستری را جلب نماید. بر خلاف دوره گذشته که او به طور کامل زیر سایه استراماچونی قرار داشت و یا با برنامه ریزی مدیر عامل وقت، نام فرهاد به طور عامدانه تحت الشعاع نام استرا قرار گرفت، اکنون این سایه سنگین از روی سر او برداشته شده است. در دوره گذشته حضور فرهاد روی نیمکت استقلال، او به طور خواسته یا نا خواسته با استراماچونی مقایسه می شد و حتی نتایج خوب او را نیز به سرمربی سابق ایتالیایی نسبت می دادند.
هر گاه تیم استقلال شکست می خورد، باز هم منتقدین به فرهاد می تاختند و او را وارث خام و نا مطلوب استراماچونی می نامیدند. در حال حاضر، همین که مجیدی با استرا مقایسه نمی شود، یک نعمت بزرگ برای اوست. با توجه به پرونده مختومه بازگشت استرا به استقلال، بسیاری از آن فشارهای روانی روی مجیدی از بین رفته و اغلب هواداران نیز از او توقع ندارند که استرا باشد.
همین که قاطبه هواداران استقلال پذیرای فرهاد شده و او را در قالب حقیقی خویش می خواهند، یک اتفاق مثبت برای سرمربی جوان آبی های پایتخت است. عبور از دوره نا موفق محمود فکری که اکثریت هواداران به کیفیت بازی های تیم خود معترض بودند، باعث گردید تا درک بهتری از سطح کار فرهاد مجیدی در اذهان عمومی آبی ها شکل بگیرد.
۲) موضع خنثی در قبال مدیریت، گریز از اصطکاک
اوج جنجال ها در دوره قبلی مربیگری فرهاد مجیدی قطعا به اختلافات عمیق او با احمد سعادتمند مدیر عامل وقت استقلال مربوط می شد. در آن زمان، مجیدی بارها به کمبود امکانات از جمله زمین تمرین و یا حقوق معوقه بازیکن ها اعتراض می کرد و سر انجام پس از ماجرای سفر ایتالیا و مذاکره با وکلای استراماچونی، آتش اختلافات مجیدی با سعادتمند نیز شعله ور گردید.
به عبارت دیگر، در شکاف بین مدیر عامل وقت و رئیس هیئت مدیره استقلال، عملا مجیدی مقابل مدیر عامل ایستاد. البته شکاف بین مدیران باشگاه استقلال پس از برکناری سعادتمند نیز از بین نرفت و همچنان اختلافات آشکار و پنهان بین آنها احساس می شود. مجیدی بر خلاف گذشته، موضع خنثی نسبت به اختلافات مدیریتی را اتخاذ کرده است.
عدم توجه به مسائل و رقابت های بین جناحی در هیئت مدیره، عدم واکنش به ضعف های مفرط مدیران از جمله در پروسه جذب نافرجام امین قاسمی نژاد یا عدم تمدید قرارداد هروویه میلیچ، حکایت از موضع خنثی و یا سکوت توام با تساهل و مدارا از سوی فرهاد مجیدی دارد. البته مجیدی پیش از امضای قرارداد جدیدش با استقلال، به طرز هوشمندانه ای این اختلافات مزمن را تا حدودی حل کرد و رابطه تیره اش با مهدی عبدیان را بهبود بخشید.
او به خوبی متوجه شده که برای آرامش و موفقیت روی نیمکت استقلال، صرفا نمی توان به پشتوانه مردمی بسنده کرد و حتما باید حمایت مدیران را به همراه خود داشت. ایجاد روابط بهتر و پخته تر با مدیران باشگاه و دوری از برخوردهای احساسی با آنها، نقش به سزایی در آرامش کنونی کادر فنی استقلال داشته است.
به هر حال، درایت مجیدی در همین موضوع خلاصه می شود که وارد مناقشات بین مدیر عامل و هیئت مدیره نمی شود، همان اشتباهی که محمود فکری را به زیر کشید.
۳) رفتار حرفه ای با بازیکن ها، صمیمیت توام با احترام
یکی از بزرگ ترین مشکلات محمود فکری در استقلال، عدم برقراری روابط عاطفی مناسب با بازیکن ها و به ویژه بزرگ ترهای تیم بود. در نهایت نیز سرمربی سابق استقلال نتوانست بر رختکن تیم مسلط شود و پایان تلخی برای وی رقم خورد. یکی از هنرهای فرهاد مجیدی، برقراری روابط صمیمانه و بسیار خوب با بازیکن های جوان و با تجربه تیمش است.
او شناخت خوبی از لحاظ عاطفی روی تک تک بازیکن ها داشته و به همین دلیل، شاهد برخوردهای پخته اش با ستاره های آبی پوش هستیم. فرهاد نشان داده که تحمل کوچک ترین بی انضباطی را ندارد. محرومیت دو ماهه محمد دانشگر از تمرینات استقلال، یک نمونه از برخورد چکشی بود که گربه را دم حجله کشت.
البته مجیدی بر خلاف فکری، صرفا به برخوردهای چکشی اعتقاد ندارد و در بسیاری از موارد توانسته احساسات و عواطف بازیکن های تیمش را به خود جلب نماید از جمله حضور حسین حسینی، سعید مهری و مسعود ریگی در نشست های خبری که باعث افزایش اعتماد به نفس و روحیه آنها شد و یا رفتارهای پدرانه مانند آغوش کشیدن مهدی قایدی پس از صعود از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا!
۴) تعامل بهتر با رسانه ها
فرهاد مجیدی در دوره قبلی مربیگری اش یک سکوت طولانی را ترجیح داد و در هیچ مصاحبه تلویزیونی یا حتی کنفرانس های خبری پیش و پس از بازی ها شرکت نکرد. همین سکوت طولانی ضربه بزرگی به او وارد آورد اما این مربی جوان تصمیم گرفته تا تعامل بیشتری را با رسانه ها برقرار نماید. علاوه بر حضور در اکثر نشست های خبری، نحوه پاسخ های مجیدی نیز بسیار پخته است.
استفاده از فضای نشست های خبری به منظور افزایش انگیزه و اعتماد به نفس بازیکن ها، تعریف فلسفه فوتبال هجومی باشگاه، وعده برای اعاده شخصیت بزرگ باشگاه، تشکر از نحوه میزبانی عربستان، اشاره به تلاش و هدف گذاری استقلال برای قهرمانی آسیا و رسیدن جام به وریا غفوری، از جمله اقدامات جالب و پخته مجیدی در استفاده بهینه از رسانه ها و نشست های خبری است.
۵) واقع بینی بیشتر، ایده آل گرایی کمتر
فرهاد مجیدی در تعامل با پیشکسوتان و سایر افراد در اطراف باشگاه به واقع بینی بیشتری دست یافته و از نگاه ایده آل گرایانه دور شده است. نگاه واقع بینانه بدین معنی است که واقعیت های موجود از جمله امکانات پایین، مشکلات سخت افزاری، مدیریت ضعیف، اختلافات مدیریتی، اختلاف سلیقه ها، بودجه کم، حقوق معوقه، کمبود بازیکن در چند پُست کلیدی، ترکیب تیمی نامتوازن، بسته شدن تیم توسط دیگران، ناهنجاری ها و بی انضباطی ها، وجود برخی افراد در اطراف تیم و ... را در چارچوب اصول و خطوط قرمز پذیرفته است.
مبنا را بر ایجاد بهینه ترین شرایط از دل واقعیت های موجود، فراهم نماییم. دوری از نگاه ایده آل گرایانه بدین معناست که نمی توان همه مشکلات، کمبودها، سوء رفتارها، سوء مدیریت ها و ... را یک شبه حل کرد و یا به طور همزمان به جنگ همه آنها رفت.
۶) کادر فنی قوی، جنس جور روی نیمکت
یکی از بزرگ ترین مواردی که منتقدین مجیدی در دوره گذشته مربیگری وی مطرح می کردند، عدم وجود یک کادر فنی قوی و نیمکت تقریبا خالی در کنار او بود. فرهاد مجیدی درس بزرگی از آن اتفاقات گرفت و این بار یک کادر فنی قوی را کنار دست خود قرار داد. وجود دستیاران مناسب از لحاظ کمی و کیفی از جمله تئوریسین، آنالیزور، بدنساز، فیزیوتراپ و یک سرپرست جوان، هماهنگ و امین همچون فرزاد مجیدی، تقریبا خیال سرمربی استقلال را جمع کرده است.
اگر چه فرزاد به طور رسمی نقش کمک سرپرست را بر عهده دارد اما عملا حضور او باعث شده تا بسیاری از کارهای غیر فنی و لجستیکی از روی دوش سرمربی برداشته شده و شخص فرهاد مجیدی عمدتا روی مسایل فنی تمرکز نماید.
اگر چه برخی هواداران نگران جدایی فراز کمالوند هستند اما طبق ادعای صالح مصطفوی، وظیفه طراحی و اجرای تمرینات از ابتدا نیز بر دوش شخص فرهاد مجیدی قرار داشت و به همین دلیل نباید نگران جدایی کمالوند بود. البته ویژگی بارز کمالوند در تهییج روحی و روانی بازیکن ها می باشد و گذشت زمان نشان خواهد داد که تاثیر او در نتایج استقلال چه قدر بوده است. در ضمن، اخباری به گوش می رسد که به زودی یک دستیار مناسب به عنوان جایگزین کمالوند وارد کادر فنی استقلال خواهد شد.
۷) تاکتیک، پلن، فلسفه
شکست مقابل الدحیل امیدهای هواداران استقلال برای صعود از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا را کمرنگ کرد اما فرهاد مجیدی با تغییر تاکتیک و سبک بازی تیمش و روی آوردن به فوتبال اقتصادی شرایط را تغییر داد و در سه بازی دور برگشت، بدون شکست و با ثبت دو کلینشیت و کسب 5 امتیاز توانست صدرنشین گروه شود و به عنوان تنها صعود کننده به جمع تیمهای مرحله حذفی برسد.
تغییر فلسفه مجیدی برای صعود از مرحله گروهی، در بهموقعترین شرایط ممکن انجام شد، درست بعد از باخت شوکهکننده مقابل الدحیل و نمایش ضعیف خط دفاعی تیمش که چهار گل دریافت کرده بود اما او با تغییر روش بازی، در سه بازی برگشت تنها سه گل دریافت کرد و با ارائه نوع متفاوتی از قوتبال تیمش را به مرحله بعدی رساند.